دلنوشته زیبای من اگر مرد بودم از سیده سارا صالحی
دلنوشته زیبای من اگر مرد بودم از سیده سارا صالحی
من اگر مرد بودم
دل همه ی عروسکها میگرفت و
باد میوزید
همه ی صبحهای زود
تن مخمل پتوها را
ودیگر خورشید و باران
ملودی غمگین شعرها نبود.
من اگر مرد بودم
جنگ،پازل کج و معوج
یک بازی سیاسی نمیشد
و دیپلماتها سراراضی
بی خانمان با قراردادهای هنگفت
به معامله نمی نشستند..
من اگر مرد بودم
مُصلحی میشدم
،در چکاچک عشق خون
و زمین را برای لبخند سبز” زنی”
به چالش شعرو غزل می کشیدم و
هزاره ها پس از من
مردانی به دنیا می آمدند
که در تمام معابر شلوغ
سجده میکردند
تندیس شفقت و غرورزن را…
و هق هق از حنجره ی باریک
همه ی زنها برداشته میشد
و رنج …
دستهای زمختش را از
شانه های کوچکشان بلند میکرد…
من اگر مرد بودم
هرزِنگاهِ سگی، پا پس میکشید
از دریدن اندام زنانه و
نجابتی کبود می نشست انتهای
پلکهای مردانه ام…
و همه ی شعرها میشد
منتها الیه کشیده ی چشمان
زنی که گریستن بلد نبود…
من اگر مرد بودم….
چقدر غمگین بودم و
شاید قصیده ای به زیبایی لبخند
زنانه ام …
به روی چشمهای سیاه دنیا
عطر نمی پاشید
نویسنده : سیده سارا صالحی *دختر پاییز*
دیگر اشعار شاعران سایت عشق زیبا
دوبیتی بسیار زیبای کعبه از سمانه غلامی
شعر بسیار زیبای زیرباران از محمد عبادی
شعر بسیار زیبای دلتنگی از فرزانه ناطقی نژاد
شعر بسیار زیبای هنوزم با منی از ساسان خادمی
دست نوشته جمعه های بی تو از سیده سارا صالحی