شعر زیبای من آمده ام از هما کشت گر کیجا
منم هما *
ای بادهابوزین،،
ای ایستادگان به رقص درارید،،
ای صنوبرهابه لرزه دراید،،
ای ماه ای خورشیدبی
وقفه بتابید،
اسمان چترت رابلندتر
ببند
وای جهان بنگر،،
منم هماا امده ام،
مرثیه هابم رادربرگ برگ
روزگار بنگارم،
بغضم را دراسمان حلقه اویز
کنم،،،
من سرشار از غزل
من مملو از عشق
من بلبل مست هزاررنگ
به اخری رسیده ام
که بودنم راتنهافریاد
مرگ مبشنود،،
غزل هایم به مرثیه نشسته است،،
مرا باساز روزگار کاری
نمانده است،،،
جهان بنگریدمرگ ارزوهای
برگ برک شده ی پنهانم را،،
من هنوزمانده ام
من هنوز. ،،،،،
هما کشت گر کیخا